ml>
بسم الله الرحمن الرحیم
هیچ دقت کردید بعضی مردم که به نظر من تعدادشون کم هم نیست به آدمهای با ظاهر به اصطلاح مذهبی برخورد می کنند و یا در کنارشون قرار می گیرند ، با چه دید بی اعتمادی و منفی به اونها نگاه می کنند. البته بعضی از آدمهای بی دین و ایمان که از اساس با دین و دیانت مشکل دارند و مثل مگسهای سبز دور دفعیات بی قیدی و بی حیایی می گردند از این دسته جدا هستند و مثل سوسکهای سرگین خوار دنبال هل دادن دنیای خودشون هستند تا به نیستی کامل و درکات جهنم برسند. اما عده ای از مردم وقتی به ظاهر مذهبی یا به قولی حزب الهی می رسند ، با نظری منفی با طرف یا نظراتش برخورد می کنند.
می تانیم بی خیال این آدمها بشویم و از کنارشون رد بشویم ، حکومت دینی برقرار است و نظام هم پا برجاست. گور بابای پدرسوخته بعضیها و...
خوب این یک جور برخورد هست. اما آیا این روش عاقبت خوشی دارد. آیا نباید به این اندیشید که همین آدمها که اصلا به خاطر ظاهرشان نمی شود در مورد خوب یا بد بودنشان قضاوت کرد،بله همین آدمهای به اصطلاح غیر موجه یا عوام یا غیر پسند من و شما ، که دلشان برای این مملکت و عزت و آبروی ایران و ایرانی می تپد ، می توانند در کنار ما قرار بگیرند و در برابر صف دشمنان قسم خورده ایران ، با تهاجم بی انصافانه و ظالمانه آنها بجنگند.
اصلا یک مساله مهم! یا بهتر است بگوئیم یک سوال؟
به نظر شما چرا این نگاه منفی و یا موضع دفاعی در برخی مردم بوجود آمده است؟ آیا به خاطر عملکرد و سوابق رهبران و شخصیتهای معروف و انقلابی و شهدای عظیم الشان انقلاب و دفاع مقدس بوده است؟
یعنی مثلا وقتی یادی از شهید همت و باکری و خرازی و چمران و... به میان می آید یا صحبت از عظمت امام (ره) می شود یا یادی می شود از علمای بزرگ تاریخ انقلاب و قبل از انقلاب این سرزمین و یا برجستگیهای بی نظیر رهبر معظم انقلاب و شخصیت پرهیزگار و بی بدیل او را می بینند ، موضع می گیرند؟
خوب معلوم هست که هر عقل سالمی به این سوال جواب منفی می دهد. پس مشکل کجاست؟
مسلما مشکل در ریا و تزویری است که در برخی چهره های مذهبی و حزب الهی دیده می شود. مشکل استفاده ابزاری برخی آدمهای سالوس ، منفعت طلب و کم اعتقاد است که به دین به چشم دکان می نگرند که در عین اینکه به قول خودشان آخرتشان را آباد می کند ، دنیایشان را نیز آباد می کند حتی اگر به قیمت این باشد که چیزی بیش از دیگران از کیسه بیت المال بردارند و خود را در این خصوص صاحب حق می دانند فقط به دلیل زحمت پوشیدن لباس مذهبی و اختیار کردن ظاهر حزب الهی.
جالب اینجاست که از آنجایی که این دیدگاه شروع نفاق است و ابتدای دره گمراهی ، وقتی در این سراشیبی سقوط قرار می گیرند ، وضعیتشان و انحرافشان به مراتب از آنهایی که ادعایی هم ندارند بدتر می شود و در برخی موارد دست شیطان را هم از پشت می بندند.
بسیار دیده ایم خانمی را که در پوشش چادر و جلسه مذهبی و مسجد و... همسایه اش یا خانواده اش و یا همکارش از رفتار و برخورد او خون می گریند و همین موضوع باعث شده است تا به این لباس و ظاهر بدبین شوند.
یا آقای که محاسنی دارد و پیراهنی روی شلوار می اندازد و تسبیحی در دست و انگشتری و مسجدی و دعایی و یا حسین یا حسین گفتنی و ... اما در خلوتش نه آبروی یا حسین گفتن را نگه می دارد، نه دیگران را از آزارش ،امان و آسایشی است.
اصلا چه کسی گفته که هر کس این ظاهر را برگزیند باید خود را صاحب حقی بیشتر بداند. مگر نه اینکه کسی که این لباس را می پوشد و این شعار را می دهد باید مردم بیشتر از دست و زبان و عملش در امان باشند؟
خوب ، پس اگر نبودند ، چه باید کرد؟ چه باید کرد از این آدم مزور و یا ضعیفی که فقط به دلیل برگزیدن ظاهری مذهبی دیگران از او در امان نیستند و آسیب می بینند.
دروغ می گوید ، تهمت می زند ، غیبت می کند ، حرام و حلال می کند ، با کلاه شرعی دزدی می کند از هر چیزی که بتواند توجیهش کند،نان مردم را می برد،می رود بالای چشمه و از همان بالا شروع می کند به آلوده کردن آب آشامیدنی مردم و...
با این تزویر و ریا و تظاهر و نفاق چه باید کرد.
تا به حال از خود پرسیده ایم که ما کجای این قصه پر غصه هستیم؟
نوشته شده توسط : علی افسری